خط کش خط بدون کششی که خط بدارد
خطوط بدون خط بدون خط بدون خط کشی
تابلوی بدون رنگ تابلوی بدون ترسیم
ترسیم نشده تکثیر نشده تقسیم نشده
تبدیل نشده تبدیل ندیده تبدیل ندارد تبدیل ها
شاید آدمک مداد شده کاغذ آدم شده شعر آهنگ شده
شاید شاید ها هم کاش ها کاشکی ها شده
و تمام فصل ها یک فصل پائیز شده شاید برگ ریزان قصه شده
فصل چند حرفی
فصل ضرب های بی ضربی
فصل تمام شدن حروف الفبای یخ زده
شعر فریز شده کلمات سرما زده
تقویم سالگرد سال های ورق زده
در کدام تاریخ گمشدی
بین کدام اعداد گمشده بود
بین کدام تقویم بین کدام روزشمار
تاریخ ها همیشه قسمت پاک شدگی داشتند
قسمتی که تاریخ پاک شد کدام روز تقویم بود آیا
تمام حروف زنجیره ی تقویم بود آیا
تاریخ پاک شده کجای زندگی بود انگار
قدم بزن انسان درون سیم های خاردار زندگی
پشت آجرهای تمام تاریخ زندگی
پشت تمام حصارهای شکوفه های زندگی
درون قاب عکس خود درون زندگی
تمام فصل های نرسیده به رسیدن به زندگی
مجسمه ی یخ زده میدان نبرد انسانها
مجسمه ی فاتح تمام میدان های دور زدگی
دور میدان را خرچنگ زده
مجسمه را آهن زده
تمام درون مجسمه آهک زده
رقص واژگان را دست بر دست تمام شعر ها را آهنگ زده