عصر رد شدن از پیچ تاریخی

カラスについての注意事項 | 福井市ホームページ

عصر تابوت زدگی عصر ماتم زدگی

عصر رد شدن از پیچ تاریخی

عصر مرگ عصر ناله های دلتنگی

عصر بالکن های نت زده

فالش ترین آهنگ را مردی با گیتار و دف زده

عصر تفاهمات رنگ های صورت ها

عصر آدمک های هم نژاد باران ها

عصر بز و شیرو گرگو و میش میشد

عصر نجات انسان ها

عصر حیوانات شاد خوانی

عصر بلبل های خوش خوانی

عصر نزدیکتر شدن قلب ها

عصر سکوت جلد آهنی تاریخی

عصر رد شدن از گذشته ای نه چندان دور

عصر خواب بود آدم ها

عصر روشنایی درد هست

عصر پایان دفتر کاهی ها

عصر پست مدرن مدرنیته شده

ماضی قدیمی له شده

نوستالوژی روشنی که دور بود

عصر کارت پستال های یخ زده

حسام الدین شفیعیان

چرخ های چرخه ی زندگی

دوچرخه ی کودکی زنگ زده

زنگ روی زنگار چرخ ماتم زده

بوق زرد خاموشی ممتد

کودک درون کلمات گمشده

دوچرخه ی بزرگی نیست این جهان

وسعت چرخ هایش کودکی را برده در درون خود

شعر تاریخ انقضای جسم ماتم زده

تن آدمی دریا نیست تنگ ماهی آدمی درون آب زده

شعری که میبرد ماهی را کلمات دریایی جملات رویایی

سطح چند شعر بود بی وزن قافیه رعد و برق کلمات میشد

برف روی جمله مینشست

سرما درون روح زده بود

شعری را تاریخ رقم زده بود...

حسام الدین شفیعیان

زمین وارونه ی تنهایی

تاریخ تمام خطوط شده از نیمه پنهانی

تاریخ خط زده خطی بدون وقت اضافی

تاریخ روتوش شده تاریخ رد شده

تقویم چند دور قمری را دور زمین خط شده

دفتر مطالعات پاک شده خط قرمزی روی کلمات هموار شده

ستاره های درون شب آبی نیست شاید ستاره ای درون ماه گمشده

خط موازی خط امتداد جاده ای سمت بهشت

یخ هم درون بهشت آب شده

زمین کلمات بارانی زمین وارونه ی تنهایی

حسام الدین شفیعیان

پنچره ای سمت نور

شوق پریدن خط خطی ها

کاغذ مچاله نشده در مغز  جوشش زده

شعر را تمامی کلمات بر هم زده

تن شعر ماهی های بدون واژه

ماهی را بردار تنگ را باران زده

شهر را تنگ ماهی نیست پنچره را نوری روشن مهتاب زده

حسام الدین شفیعیان

ماه و ستاره

ماه و ستاره درون دریا سایه ای هستند

دریا با تمام وسعتش آسمان نیست

آسمان دریا نیست

شب مگر روز هست

رنگین کمان که قبل باران نیست

رنگین کمانی شو قبل باران بهاری

بعد باران رنگین کمان هم بعد هست نه قبل...

حسام الدین شفیعیان