فانوس-2

با توجه بر اینکه کلمات و جملات قدرت تغییر و تحول انسانی را دارد و میتواند انسانی را به رهنمود و مسیر درست تغییر و تحول بکشاند و در این کشاندن و تغییر به جهت زنجیره درستی و انسانی بخش به تکامل رساند هر کتابی که بتواند چه معنوی چه موفقیت در انسان به موفقیت در راهی که به نفع بشریت باشد و یا در کمک به بشریت باشد دست بر قلم میبرند و قلم میشود رسالت.رسالتی که انسان با آن میتواند دیگری را و خودسازی را جریان دهد.چکش قلم چکش ریختن زنگ آهنگ های درون و صیقل انسانی به تراشه تراشیدن خود هست. تفکری که تراشه خورد و تفکری که تراشه دهد تاریکی را میزداید.روشنایی بخش میشود.خشونت را بیرون میکند و رحمت را داخل روح خود جریان میدهد.زیرا رحمت و مهربانی اولین  راه برای دوری از حسد غرور و بطالت هست. بطالتی که دور ریخته شود و مفید انسان بتواند پیرامون خود را روشنایی بدهد.خداوند رضایت خود را جاری و در این خشنودی به انسانها رحمت را که در خصلت انسان هست از اتصال رحمت الهی بر خود روشنایی دهد.و تفکر به خلقت خود و هدف خلقت انسان کند.بیندیشد برای چه آمده و چه میکند و چه میبرد.راهی را برای دیگری بسازد که چاله نباشد بلکه دریایی باشد به آسمان به جایگاه اولین انسان نه هبوط سقوط به جایگاه بدتر زیرا انسان از جایگاه بالایی به زمین آمد.رنج زمین رنج خوردن یک میوه ممنوعه نیست رنج رد شدن از کنترل خود در برابر آن همه نعمت و ممنوعیت یک درخت و میوه که آزمایش شود که بداند در زمین آزمایش های زیادی میشود و این یعنی بازگشت به جایگاه اول یا بازگشت به جایگاه بدتر.زیرا کوله زمین کوله ای هست که در آن میوه ممنوعه جای دارد و میوه بهشتی جای دارد بذر این عمل کاشتن درخت درستی و باربر کردن محصولی هست که انسانی میکارد و زنجیره خانواده خود و در مجموع جامعه میشود.اگر کلام درست بر زبان آید اگر هدف درست باشد در کلیت آن رشد کند و اگر تلاش برای بهبود باشد رنج زمین برای هر انسانی که رنج بکشد هبوط دیگر نیست بلکه صعود هست به آن جایگاه اصلی و والایی که انسانها میروند.زبان مثل خنجر یا زبان مثل مرحم.رفتار نامناسب یا رفتار مناسب.و آیا دیگری را در چاله انداختن یا رهنمود به راهی که در آن سعادت نه خود بلکه زنجیره تربیتی خود انسانی میشود.اگر در ناملایمات صبر باشد در سختی ها صبر باشد هنر هست زیرا در غیر آن همه راحت هستند و خوب اما آنکه در سختی با توکل بر خدا در این آزمایش رد بشود در راحتی هم خدا را همانگونه دوست دارد که در سختی دوست دارد.و اگر هم به موت و حیات دگر وارد شود آیا ضرر کرده یا سود معنویت او در آنجا حساب و کتاب میشود آیا ذره ای بر کسی ظلم میشود غیر آنچه خود کرده و برده و توقع کند ظلم کند و از او تقدیر شود اصلان با دانایی کل خدا که هم مهربانست هم عدالت درست دارد اینست که خود کاشته آورده را چه کاشته اید و چه برداشتی از آن دارید.پس این خصلت خوب و درستی برای خود انسانی در یقین به راهی که نمیدانست و در یک رحم با بستری کوچک به دنیایی بزرگتر آمد و باز مثال نه مرگ بلکه تولد از حیات زمین به حیات آسمانی منتقل میشود.حال رحم جایش به دریچه نورانی تا رسیدن به تولد در حیات رسیدن به آنجا میرود بین آن حال با تکامل یا نقصان قبل آن تا رسیدن از راهی که سخت یا آسان هست انتقال به راه جهان آسمانی بسیار بزرگتر از اینجا با توجه انتقال فهمی از رحم به دنیای بزرگتر میرود.اما اینباره تولد مثال همان دریچه نورانیست که برای او دست بزنند یا راهی سخت را تا انتقال برود.راهی میانه آرزوی دریچه و تولد چشم باز کردن به آنچه باید ببیند.

فانوس-1

چند اصل مهم برای شاکله ی یک کتاب هست  آهن کتاب چیست بنیاد کتاب چیست چه چیزی را میخواهد به ما اضافه کند و حقیقتی را نمایان کند یا حقیقت هایی را.پس یک کتاب مفید میتواند حقیقت ها خودشناسی دگر شناسی خداشناسی  و  افزودن علم باشد.میتواند رازهایی را داشته باشد.این تمیز ما هست که با برسی یک کتاب میتواند به ارزش یک کتاب پی ببرد.اگر کتاب زندگی ساز باشد اگر کتاب حقیقت یابی باشد اگر کتاب کمال گرفتن بیشتر باشد و اگر کتابی باشد که جواب سوال های زیادی را بدهد.پس ارزش هر کتاب به خواندن و برسی آن هست.کتابی که بتواند به رشد برساند و بالندگی بدهد انسانی را و تغییر ایجاد کند در ذهن و تفکر و اندیشه انسانی و بتواند به حقایق زندگی و اصول آن به تجارب بیشتر و حل سوالات و رشد معنوی و رشد انسانی و تغییر اخلاقی و معرفتی بیفزاید.عده ای کتابیون هستند عده ای دیداریون و مکشوفیات برایشان عده ای همه آن و عده ای رازنگر هستند و عده ای به دنبال خوانش جهت بهتر شدن اگر کتابی همه را ارائه دهد میشود کتاب کامله و اگر کتابی بتواند اینگونه که به تکامل فکری کمک کند میشود کتابی برای چه زمانی یا دوران ها و کتاب هست که جواب بدهد و علم کتاب باشد و اینکه کتاب ها چه میزان پاسخ میدهند.حقیقت را چه میزان باز میکند. مکشوفات آسمانی و زمینی چه میزان انسان تفکر و چشم دارد آنکه چشم هم ندارد حس را قوی میکند و آنکه علم را افزایش میدهد آنکه مطالعه میکند اگر ارزش ها بی ارزش شدند و اگر زمانه خواب انگیز شد این هم علت چرایی دارد اگر ها حقیقت ها چرایی ها چگونگی ها و کلیت هر امری جوابی دارد که حال با خوانش این کتاب تا پایان آن امید هست بتوانیم که به افزودن علم و رشدو و کمال بیفزائیم.