حسام الدین شفیعیان-از مکاشفه یوحنا
8 اعمال تو را میدانم. اینک، دری گشاده پیش روی تو گذاردهام که کسی آن را نتواند بست، زیرا اندک قوّتی داری و کلام مرا حفظ کرده، اسم مرا انکار ننمودی.
حسام الدین شفیعیان-از انجیل لوقا
49 یوحنّا جواب داده گفت، ای استاد شخصی را دیدیم که به نام تو دیوها را اخراج میکند و او را منع نمودیم، از آن رو که پیروی ما نمیکند.
حسام الدین شفیعیان-از انجیل لوقا
3 نی، بلکه به شما میگویم اگر توبه نکنید، همگی شما همچنین هلاک خواهید شد./خب راهنمایی بفرمائید من کیستم که هلاک نشوم/شما که خود رو میشناسی به منم بگو من کیستم/خوب شد اینو گفتی کارو جلو انداختی پس به آیات توجه کن تا معرفیت کنم من اینجور در تو هستم و...و صبر کردی و اسم کنار اسمت نزاشتی و لغزش نخوردی آفرین/خب من توجه میکنم به قدرت هایی که به من دادی ولی سر همین ازمایش ها خیلی مصائب کشیدم ها سخت درون بود هی منو گرفتی از درون-تا تادیب صبر و استقامت رو محک نزنم که به این آسونی ها نیست ولی معرفیت و از سر در گمی در اومدنت جلو خیلی افتاد ادامه بده/همین که اسم قدیم و جدید کنار هم نزاشتی صبر خوبی کردی/حالا تا کی هستی/خب هلاک میشدی اگه اسم عجله میکردی میزاشتی/امتحان سخته مصائب خیلی سخته/تادیب فوق العاده دیدی درون سخته/اما جای دیگری رو گرفتن هلاک شدنه.برا همین خوب شد نزاشتی اسم کنار اسمت/اونم اگه نبودی نمیخواستی میشد از درون خودت کنترل میکنی/زنجیره بگی بهتره/مگه من میزارم تو با اون سوابق زندگی گذشته هویت گذشته و کارهای قدیمت و مدت نسبتا خوبی که کار کردی هلاک بشی/یعنی لغزش بخوری/مطمئن ولی باش تا من نخوام نمیتونی اسم کنار اسمت بزاری قبول داری/آره قبول دارم/پس ببین تا اسم کنار اسمت نخوره فایده نداره/فعلا ادامه بده تا موقعش با من/
حسام الدین شفیعیان-از انجیل متی
21 بدو گفت، چه خواهشداری؟ گفت، بفرما تا این دو پسر من در ملکوت تو، یکی بر دست راست و دیگری بر دست چپ تو بنشینند.
