پیش از آنها قوم نوح تکذیب کردند، (آری) بنده ما (نوح) را تکذیب کرده و گفتند: «او دیوانه است!» و (با انواع آزارها از ادامه رسالتش) بازداشته شد. (9)
(موسی عصای خود را افکند، و آنچه را که آنها ساخته بودند بلعید.) ساحران همگی به سجده افتادند و گفتند: «ما به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم!» (70)
قطعا ما هم سحری همانند آن برای تو خواهیم آورد! هم اکنون (تاریخش را تعیین کن، و) موعدی میان ما و خودت قرار ده که نه ما و نه تو، از آن تخلف نکنیم; آن هم در مکانی که نسبت به همه یکسان باشد!» (58)
گفت: «آگاهی مربوط به آنها، نزد پروردگارم در کتابی ثبت است; پروردگارم هرگز گمراه نمیشود، و فراموش نمیکند (و آنچه شایسته آنهاست به ایشان میدهد)! (52)