حسام الدین شفیعیان-شناخت-از کتاب مزامیر و قرآن

6  و امّا من کِرم هستم و انسان نی؛ عار آدمیان هستم و حقیر شمرده شدهٔ قوم.20  جان مرا از شمشیر خلاص کن و یگانهٔ مرا از دست سگان.بگو: «انتظار بکشید که من هم با (شما انتظار می‏کشم شما انتظار مرگ مرا، و من انتظار نابودی شما را با عذاب الهی)!» (31)

چه کسانی انتظار مرگ تو را میکشند؟

آیا می‏خواهند نقشه شیطانی برای تو بکشند؟! ولی بدانند خود کافران در دام این نقشه‏ها گرفتار می‏شوند! (42)

43  مرا از منازعه قوم رهانیده، سر امّت‌ها ساخته‌ای. قومی را که نشناخته بودم، مرا خدمت می‌نمایند.

9  زیرا در زبان ایشان راستی نیست؛ باطن ایشان محض شرارت است؛ گلوی ایشان قبر گشاده است و زبانهای خود را جلا می‌دهند.

8  ای همهٔٔ بدکاران از من دور شوید، زیرا خداوند آواز گریهٔٔ مرا شنیده است!

آنها در میان خود، در مورد ادامه راهشان به نزاع برخاستند; و مخفیانه و درگوشی با هم سخن گفتند. (62)

همانها که قرآن را تقسیم کردند (;آنچه را به سودشان بود پذیرفتند، و آنچه را بر خلاف هوسهایشان بود رها نمودند)! (91)

10  که در دستهای ایشان آزار است و دست راست ایشان پر از رشوه است.

3  بلی، هر که انتظار تو می‌کشد خجل نخواهد شد. آنانی که بی‌سبب خیانت می‌کنند خجل خواهند گردید.

آنچه را ماموریت داری، آشکارا بیان کن! و از مشرکان روی گردان (و به آنها اعتنا نکن)! (94)

21  شریر را شرارت هلاک خواهد کرد و از دشمنان مرد صالح مؤآخذه خواهد شد.

8  در کمینهای دهات می‌نشیند؛ در جایهای مخفی بی‌گناه را می‌کشد؛ چشمانش برای مسکینان مراقب است؛

قوم فرعون، آیا آنان (از مخالفت فرمان پروردگار) پرهیز نمی‏کنند؟! (11)

کسانی که به آخرت ایمان ندارند، اعمال (بد)شان را برای آنان زینت می‏دهیم بطوری که سرگردان می‏شوند. (4)

حسام الدین شفیعیان-شناخت-از کتاب مزامیر و قرآن/به کدامین گناه کشته شدند؟! (9)/

5  خدا در وسط اوست پس جنبش نخواهد خورد. خدا او را اعانت خواهد کرد در طلوع صبح.مسلما همگان را /آزمایش/ می‏کنیم! (30)بلکه هر کدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه‏ای (از سوی خدا) برای او فرستاده شود! (52)

حسام الدین شفیعیان-شناخت-از کتاب مزامیر

6  خروجش از کرانهٔ آسمان است و مدارش تا به کرانهٔ دیگر؛ و هیچ چیز از حرارتش مستور نیست.

حسام الدین شفیعیان-شناخت-از کتاب مزامیر

25  تا در دل خود نگویند، اینک مراد ما؛ تا نگویند او را بلعیده‌ایم!

حسام الدین شفیعیان-شناخت-از کتاب مزامیر

15  آنانی که بر من هَه‌هَه می‌گویند، به‌سبب خجالت خویش حیران شوند.